به گزارش قدس آنلاین به نقل از فردا، محمدصادق یوسفزاده نوشت: هورالعظیم جزئی از تالاب بزرگ بینالنهرین به وسعت ۹۰۰۰ کیلومترمربع است که از سه هور الحمار، مرکزی و هورالعظیم (هورالهویزه) تشکیلشده است. هور مرکزی و هورالحمار به همراه دوسوم هورالعظیم در کشور عراق واقعشدهاند. قسمت ایرانی هور حاصل آب رودخانههای کرخه، دجله و دویرج است.
تصاویر ماهوارهای از خشک شدن و کاهش قابلتوجه مساحت تالاب بین سالهای ۱۹۹۱ تا ۲۰۰۷ خبر میدهد. بررسی دادههای هواشناسی در همین بازه گویای آن است که کاهش محسوس بارش یا خشکسالی نمیتواند علت این خشکی تالاب باشد چراکه در این بازهی زمانی تغییر محسوسی در بارشها رخ نداده است.
پروژهی عظیم سدسازی ترکیه که خودشان آن را GAP نامیدهاند علت اصلی تنشهای آبی به وجود آمده در عراق، سوریه و جنوب غرب ایران است. احداث ۲۲ سد و ۱۹ نیروگاه که ۹۵ میلیارد مترمکعب از آب فرات و ۱۷٫۶ میلیارد آب دجله را در خاک ترکیه محبوس میکند باعث شده علاوه بر مشکلات زیادی که برای تأمین آب کشاورزی در عراق و سوریه به وجود آمده، حقآبهی بسیاری از تالابهای کشور عراق هم از بین برود که نتیجهی آن خشک شدن تالابها و تبدیل آنها به کانونهای ریزگرد است.
صدام برای مقابله با جمعیت شیعهنشین هورالعظیم در دوسوم عراقی آن اقدام به خشککردن عمدی این تالاب کرد تا با نابود کردن معیشت این شیعیان، جمعیتشان را مجبور به مهاجرت و پراکندگی کند. علاوه بر این در اقدامات مخرب دیگر دولت عراق با انحراف آب ورودی به تالاب بینالنهرین و اختصاص آن به اراضی کشاورزی باعث خشک شدن هورالحمار و هور مرکزی و هورالعظیم شده است.
اگر از تخریبهای گستردهای که جنگ هشتسالهی ایران-عراق بر هورالعظیم تحمیل کرد، بگذریم اقدامات سالهای اخیر ایران در دو حوزهی سدسازی و اکتشاف نفت بیشترین آسیبها را به سهم ایران از تالاب هورالعظیم زده است.
شاهکار حکمرانی منابع آب و ملاحظهی اصول زیستمحیطی ایران در پروژهی اکتشاف نفت میدان آزادگان که در بستر تالاب هورالعظیم اجرا شده، نمایانگر است. واگذاری ۷ هزار هکتار از مساحت تالاب به شرکت نفت برای عملیات اکتشاف با شرط صوری رعایت الزامات محیط زیستی که البته هرگز رعایت نشد و نوع فنآوریهای بکار رفته در این پروژهی اکتشاف و استحصال که مبنی بر خشککردن آب تالاب بوده است، تالاب را به نابودی کامل کشاند.
جنایات ضد محیطزیستی شرکت نفت در دولت محمود احمدینژاد اتفاق افتاد و سازمان محیطزیست آن دولت هم علیرغم مخالفتهای شفاهی درواقع کاری جز تماشا انجام نداد. وزارتخانههای نیرو (ندادن حقآبهی تالاب) و جهاد کشاورزی (رها کردن پسابهای کشاورزی آلوده به تالاب) هم هرکدام سهمی در این جنایت داشتهاند.
با روی کار آمدن دولت جدید تا مدتها در بر همان پاشنه میچرخید اما با وخیمتر شدن هجوم ریزگردها و افزایش فشارهای مردمی، برخی اقدامات اصلاحی آغاز شد و نتیجهی این اقدامات بنا بر ادعای مقامات دولتی احیاء ۷۰ درصدی هورالعظیم بوده است. گرچه هجوم ترسناک ریزگردها در هشتم بهمنماه امسال که اتفاقاً منشأ داخلی داشت تردیدها را دربارهی این ادعاها و کافی و مؤثر بودن اقدامات دولت فعلی افزایش داده است.
دلخوش کردن به اقدامات واکنشی محدود که تحتفشار افکار عمومی اتفاق میافتد نباید مردم و فعالان محیطزیستی را از تلاش برای تغییر رویکردهای کلی توسعه در کشور از توسعهای رشد محور و طبیعت ستیز بهسوی توسعهای پایدار و دوستدار طبیعت بازدارد.
نفوذ تکنوکراتهای کهنهکار در دولت فعلی که کارنامهی سیاهی درزمینهی حفظ محیطزیست دارند باید همچنان همهی ما را نگران و هشیار نگه دارد و برماست تا حل نشدن واقعی و نهایی مشکلاتی نظیر ریزگردها و بحران مدیریت آب، از مطالبهگری و نقد ریشهای سیاستهای توسعهی یکجانبه دست برنداریم.
نظر شما